نوشته شده توسط : xc


دانلود عکس ویندوز ۸- وب سایت ای اس دانلود در این پست هم ۲۰ والپیپر جدید برای ویندوز ۸ جهت دانلود ارائه داده است این سری جدید از تصاویر دارای کیفیت hd و رزلوشن بالا بک گراند ویندوز ۸ شما را لذتبخش خواهد کرد همچنین این والپیپر های جدید نیز برای گوشی های آندروید قابل استفاده می باشد و شما می توانید از آنها برای پس زمینه موبایل خود استفاده کنید این عکس های جدید ویندوز ۸ از وب سایت ما به صورت رایگان قابل دریافت می باشد.

ادامه مطلب | دانلود



:: بازدید از این مطلب : 304
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 29 آبان 1394 | نظرات ()
نوشته شده توسط : xc

دانلود عکس حیوانات و پرنده گان- وب سایت ای اس دانلود در پست جدید خود ۶۰ والپیپر جدید از حیوانات و پرنده گان برای پس زمینه موبایل ارائه داده است این عکس های جدید از پرنده گان و حیوانات در سال ۲۰۱۳ تهیه شده و برای پس زمینه گوشی های نوکیا و آندروید با رزلوشن بالا مناسب می باشد امیدواریم که تصاویر ارائه شده مورد رضایت شما قرار بگیرد.

ادامه مطلب | دانلود



:: بازدید از این مطلب : 300
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 29 آبان 1394 | نظرات ()
نوشته شده توسط : xc

فرم ثبت نام خادمین معنوی امام رضا (ع)

السلام علیک ایها الامام الرئوف علی بن موسی الرضا


آیا شما هم دوست دارید به جمع خادمین معنوی امام علی بن موسی الرضا علیه السلام بپیوندید ؟
به دلهای صاف و بی ریای بسیاری از مردم ایران که نگاه میکنی شوق و ارادتی ویژه به حضرت امام رضا علیه السلام ، تنها یادگار شجره طیبه امامت در خاک ایران می یابی که این مهر و شوق و ارادت را با دنیا عوض نمیکنند . سیل انبوه مشتاقانی که هرروز پروانه وار گرد آن مضجع نورانی میگردند گواه این مدعاست . مردمانی که از راههای دور و نزدیک ، بی تکلف و خالصانه غبار راه زندگی را در زلال بیکران دریای مهر و رافت رضوی شستشو میدهند و از زیارتشان توشه ای برای دنیا و آخرتشان به همراه می برند . این شوق زیارت هنگامی دیدنی تر میشود که می بینی هر زائری در جای جای حرم سعی میکند که خدمتی هر چند کوچک در حد جارو کردن و یا جفت کردن کفشهای زائران دیگر به این آستان ملکوتی بنماید . از هر زائری که سوال کنی در ته دلش دوست دارد که روزی خادم امام رضا علیه السلام باشد ، اما طبیعی است که این امکان خدمتگزاری در محیط حرم برای بسیاری از مشتاقان فراهم نخواهد شد ، با توجه به اینکه هم اکنون نیز مشتاقان زیادی در صف این خدمت به انتظار نشسته اند . اما واقعا چرا ما امروز خادم آن حضرت در محل کار ، زندگی و یا تحصیل خود نباشیم . برنامه سمت خدا به لطف و یاری حضرت حق و عنایات حضرت امام رضا علیه السلام این بار میخواهد پایه گذار حرکتی باشد که در آن خدمت به امام رضا و زائرانش محدود به محدوده حرم رضوی در مشهد نباشد . هر دوستدار امام رضا خادمی باشد که در محل کار یا منزل یا محل تحصیل خود در یک روز از سال به صورت نمادین وظیفه خادمی حضرت را بر عهده بگیرد و خدمتی شایسته به مکتب رضوی ، زائران رضوی و یا شیعیان و محبین رضوی بنماید باشد که همه ما را نیز در شمار ارادتمندانش به حساب بیاورند . هرکس با ثبت نام در این طرح به جمع کسانی خواهد پیوست که دوست دارند حداقل یک روزشان را در سال به این کار اختصاص دهند. این روز میتواند روز تولد خود فرد ، سالروز ازدواج ، سالروز تولد فرزند ، سالروز فوت یا شهادت یکی از نزدیکان و ... باشد که ویژگی خاصی داشته باشد که به سادگی از یاد نرود ، به عنوان مثال یک پزشک در این روز که خود را خادم آن حضرت نامیده ، بیماران را به دید زائرین و محبین آن حضرت ببیند ، با محبت و عطوفت بیشتری با آنان برخورد کند ، دستمزدی از آنها دریافت نکند و یا کمتر دریافت کند و یا اگر دریافت میکند عوائد آن روز را به مصرفی که حضرت رضا علیه السلام می پسندد برساند . یک تعمیرکار ، یک کاسب ، یک کارمند ، یک دانش آموز ، یک روحانی ، یک معلم ، یک دانشجو ، یک خانم خانه دار ، ... میتوانند با این نگاه برای خود در آن روز خدمتی شایسته تعریف کنند .اگر واقعا کاری ندارند حداقل رفتار خود را در آن روز مرضی حضرت رضا بگردانند . مثلا یک خانم خانه دار و یا یک فرد بازنشسته میتواند در روزی که با خود عهد خادمی حضرت را بسته مثلا مقداری قرآن و یا نماز بخواند و یا کار خیری دیگری انجام دهد به نیت تمام محبین و زائرین امام رضا که اکنون در خاک آرمیده اند و دستشان از دنیا کوتاه است و شاید وارثی که به یاد آنها باشد نداشته باشند و یا به قولی بد وارث باشند . شاید تجربه یک روز بدون گناه تجربه ای باشد که از این روز قابل دسترسی و تسری به سایر ایاممان باشد . به هرحال به دنبال آنیم که فرهنگ خدمت به دوستداران حضرت رضا و انجام اعمالی که موجب خشنودی آن حضرت هستند و پرهیز از انجام اعمالی که قلب آن حضرت را خدای ناکرده مکدر میکند دستاورد این حرکت باشد . شاید خیلی ها بخواهند بی ریا و در سکوت به مفاد این طرح عمل کنند بدون آن که کسی با خبر شود و یا شاید هم اکنون نیز دارند این خدمت را انجام میدهند اما حرف ما این است که ثبت نام در این طرح و بیان تجربیات و دریافتها ، نکته ای  است که همه ما میتوانیم به یکدیگر منتفل کنیم و به قول یکی از بزرگان از تنها خوری معنوی هم به دور باشیم . قطعا تشکیل جمعی که همگی به خدمت می اندیشند در ایجاد فضایی که در آن رفتارهای امام رضا پسند فراگیر خواهد شد بسیار کمک خواهد کرد . پس همین حالا ثبت نام کنید و دوستان ، اطرافیان ،همسر ، فرزندان ، والدین و خواهران و برادرانتان را به عضویت در این کار خیر تشویق نمایید . ما نیز تلاش خواهیم کرد نقش یک مبلغ و یادآور را داشته باشیم و خود نیز کمر خدمت به خادمان قبله هشتم ببندیم . ما سعی خواهیم کرد که از طریق ایجاد وبلاگ ، چاپ و انتشار بروشور، ارسال پیامک به اعضا و... روزهای خدمت خادمان را یادآوری نماییم . منتظرتان هستیم . یا علی



:: بازدید از این مطلب : 352
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 29 آبان 1394 | نظرات ()
نوشته شده توسط : xc

دوستان ایرانسلی عزیز برای دریافت شارژ ایرانسل هزارتومنی کافیه کد 1610203979 را به شماره 737451 ارسال کنید و شارژ رایگان هزارتومنی دریافت کنید . 

تا دیر نشده این کدو ارسال کنید . 

به دوستانتون هم که سیمکارت ایرانسل دارند خبر بدید.



:: بازدید از این مطلب : 291
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 29 آبان 1394 | نظرات ()
نوشته شده توسط : xc

خسته و شکسته تر از همیشه است
رمقی برایش باقی نمانده
در مردابی ساخته دست خودش اسیر است و هر روز و هر لحظه بیشتر فرو میرود
دیگر حتی دستش را برای نجات تکان هم نمیدهد
کنارم دراز میکشد
بی مقدمه میگوید من عاشق توام هیچ کسی به اندازه من تورا دوست ندارد
خواب و بیدارم لبخندی میزنم و کمی جابجا میشوم سالهاست که این جمله را نشنیده ام
اما بی تفاوت چشمانم را میبندم خسته تر از آنم که بخواهم نیمه شب به حرفهایش گوش دهم
ادامه میدهد
اراده کنی قلبم را از سینه بیرون میاورم بخواهی میمیرم
تکان هم نمیخورم
درد تمام وجودش را فرا گرفته به سختی به سمتم بر میگردد دستش را دور کمرم حلقه میکند به آرامی میگوید چطور می توانی کسی را دوست نداشته باشی تو عاشق هیچ کس نیستی نه من نه فرزندمان نه پدرت نه مادرت نه حتی دوستانت
کمی جا میخورم به فکر فرو میروم
یعنی من کسی را دوست ندارم؟
من اینگونه ام؟
منی که به لطافت و مهربانی شهره ام؟
عشق برایم کلمه گنگی میشود هرچه فکر میکنم جوابی نمیابم صدای زنگ ساعت میگوید 5صبح است
درحالی که از تخت پایین می آیم به چشمانش خیره میشوم ومیگویم عشق یعنی برای زندگیم میجنگم وبا تمام سختیها ادامه میدهم و لبخند میزنم
تو برای این زندگی چه میکنی؟
*ب*اران*



:: بازدید از این مطلب : 290
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 29 آبان 1394 | نظرات ()
نوشته شده توسط : xc

بوی تعفن میدهد
دوستت دارمهای این زمانه
روی زیبایت رابرگردان از تمام عاشقانه ها
حیف چشمان شهلایت
که به اشک تزیین گردد
ب*اران



:: بازدید از این مطلب : 291
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : 29 آبان 1394 | نظرات ()
نوشته شده توسط : xc

صدای غرش رعد و نم نم باران
میگوید
فصل عاشقان نزدیک است
خوب که گوش بسپاری
صدای گامهای پاییز از دور بگوش میرسد
ب*اران



:: بازدید از این مطلب : 288
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 29 آبان 1394 | نظرات ()
نوشته شده توسط : xc

وقتی در عین نا امیدی
امید کسی میشوی
یعنی
تو هنوز بنده منتخب خدایی
پس
به خاص بودنت ببال
و بشکرانه الطاف پروردگارت
به دنیا لبخند بزن
ب*اران



:: بازدید از این مطلب : 300
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : 29 آبان 1394 | نظرات ()
نوشته شده توسط : xc

تو دوستم نداری و من
زیر تمام قول و قرارهایمان میزنم
فقط برای تو مینویسم
که سخت دلتنگ توام
میدانم میخوانی و باز
اخمهایت را درهم میکشی
اما میدانم ته دلت قنج میرود
از لبخند چشمانت پیداست
ب*اران



:: بازدید از این مطلب : 284
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : 29 آبان 1394 | نظرات ()
نوشته شده توسط : xc

صبح با صدای زنگ ساعت آغاز میشود
بیدار میشوم
روبروی آینه مینشینم
موهایم را میبافم
به صورتم دستی میکشم
ولبخند زدن را تمرین میکنم
حال آماده ام
به زندگی سلام میکنم
ب*اران



:: بازدید از این مطلب : 284
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 29 آبان 1394 | نظرات ()
نوشته شده توسط : xc

در خیالات خودم در زیر بارانی که نیست

می رسم با تو به خانه،از خیابانی که نیست

می نشینی روبرویم،خستگی در می کنی

چای می ریزم برایت،توی فنجانی که نیست

بازمی خندی ومی پرسی که حالت بهتر است؟!

باز می خندم که خیلی،گرچه می دانی که نیست

چشم می دوزم به چشمت،می شود آیا کمی

دستهایم را بگیری،بین دستانی که نیست..؟!

وقت رفتن می شود،با بغض می گویم نرو...

پشت پایت اشک می ریزم, توی ایوانی که نیست

بعد تو این کار هر روز من است

باور این که نباشی،کار آسانی که نیست.....



:: بازدید از این مطلب : 281
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : 29 آبان 1394 | نظرات ()
نوشته شده توسط : xc

وقتی که گرگ بره نما شد چه می‌کنید؟!

شیطان خدا نکرده خدا شد چه می‌کنید؟!

در معبدی که خاطره‌ها در عبادتند

برقی جهید و قبله دو تا شد چه می‌کنید؟!

این خار این وَبالِ لبِ چینه‌های لخت

سالار باغ آینه‌ها شد چه می‌کنید؟!

این پیرزن که خون اساطیر می‌خورد

خاتون قصه‌گوی شما شد چه می‌کنید؟!

ای چشم‌های سبز تماشا اگر شبی

یک در کنار پنجره وا شد چه می‌کنید؟

* علی حیدری  *



:: بازدید از این مطلب : 283
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : 29 آبان 1394 | نظرات ()
نوشته شده توسط : xc
هوایِ مــُردن
بیــخِ گوش من اسـت
همــانجایی که روزی
رد نفس هایِ تو بود !!


:: بازدید از این مطلب : 320
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 21 آبان 1394 | نظرات ()
نوشته شده توسط : xc
مراسم محقر خاکسپاری جو،رفیق آواره ی میچل

کشیش: ?Any last word

میچل:We are all fucked
«بولوار لندن،2010»

:: بازدید از این مطلب : 291
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 21 آبان 1394 | نظرات ()
نوشته شده توسط : xc
معصومه جان امروز به یادماندنی ترین روز زندگیمون خواهد بود. روز عقدمون.

خوشحالم که زندگیمو با تو شروع میکنم.

از صمیم قلب دوستت دارم و همیشه وفادارت خواهم بود.



:: بازدید از این مطلب : 282
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : 21 آبان 1394 | نظرات ()
نوشته شده توسط : xc
من از وقتی تو نوشته هایم را می خوانی، می نویسم.
از وقتی اولین نامه را نوشتم. نامه ای که نمی دانستم مفهومش چیست.
نامه ای که معنایش را تنها در چشمان تو می شد یافت.
من هیچ گاه بیش از سه جمله اول این نامه چیزی ننوشته ...
ام:
هیچ باوری نداشتن، منتظر چیزی نبودن، امید داشتن به آن که روزی اتفاقی بیفتد.
کلمه ها از زندگی ما عقب هستند.
تو همیشه از آنچه من از تو انتظار داشتم، جلوتر بودی.تو.........


:: بازدید از این مطلب : 299
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 21 آبان 1394 | نظرات ()
نوشته شده توسط : xc
"ديگر نمی تواند يکی مثل من پيدا کند"
اين جمله بسيار بی معنی و چرند است. کسی که شما را ترک يا اخراج کرده است، دنبال مثل شما نمیگردد. واضح است، اگر مثل شما را می خواست که خودتان بوديد. مگر نه؟
همسر يا مدير قبلی شما دنبال يکی می گردد که مثل شما نباشد. پس کس ديگری را پيدا میکند که مثل شما نيست. به همين سادگی.
اين جمله همان قدر بی معنی است که جمله: "غم آخرتان باشد."
جمله «غم آخرتان باشد»، يعنی: "اميدوارم که شما نفر بعدی باشيد که فوت می کنيد" چون در غير اين صورت، شما حداقل غم يک نفر را خواهيد ديد؛ و او، همان کسی است که قبل از شما مرده است ...!

:: بازدید از این مطلب : 291
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 21 آبان 1394 | نظرات ()
نوشته شده توسط : xc
خندید و دستش را دور ...تنم حلقه کرد، اما همان طور آرام کنار هم نشستیم. بعد گفت: همیشه به یه رودخونه فکر می کنم که جریان آبش واقعاً سریعه و دو نفر که توی آب سعی دارن همدیگه رو بچسبن، همدیگه رو سفت بگیرن، اما عاقبت می بُـرن. آب خیلی شدیده. باید تن به آب بدن و از هم جدا بشن. به نظرم وضعیت ما هم همینه...!

:: بازدید از این مطلب : 272
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 21 آبان 1394 | نظرات ()
نوشته شده توسط : xc
وقتی کسی را دور انداختیم دیگر نباید سعی کنیم اشتباهاتش را تشریح کنیم و وقتی دنبال چراهای اشتباهات او می رویم که هنوز او را کاملا دور نینداخته باشیم ...!

:: بازدید از این مطلب : 298
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : 21 آبان 1394 | نظرات ()
نوشته شده توسط : xc
راسل کرو (بن وید): تو تا حالا انجیل خوندی، دَن؟ من یه بار خوندمش. هشت سالم بود، بابام خودش رو سر یه گیلاس ویسکی به کشتن داده بود و مامانم گفت که برمی‌گردیم به شرق تا دوباره از اول شروع کنیم. یه انجیل بهم داد و نشوندم توی ایستگاه قطار، بهم گفت که بخونمش تا بیاد. اون می‌خواست بره که بلیط‌هامون رو بگیره. خب، من کاری که گفته بود رو کردم، انجیل رو از اول تا آخرش خوندم. سه روز طول کشید. اون هیچوقت برنگشت!




:: بازدید از این مطلب : 272
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 21 آبان 1394 | نظرات ()
نوشته شده توسط : xc

شکستم توبه ام ساقی، تو هم بکشن سر خم را

 

بزن سنگی بجام می که بشکن بشکن است امشب

 

شکستم توبه را از بس شکن در زلف او دیدم

 

دل زاهد شکست از من که بشکن بشکن است امشب

 

قدح بشکست و دل بشکست و جام باده هم بشکست

 

خدایا در سرای ما چه بشکن بشکن است امشب

 

رفیقان خمره بشکستند و ماهم توبه بشکستیم

 

تو هم اهل دلی بشکن که بشکن بشکن است امشب

 

صفا دارد شکست ساغر و پیمانه و توبه

 

بیا در مجمع رندان که بشکن بشکن است امشب

 



:: بازدید از این مطلب : 278
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : 20 آبان 1394 | نظرات ()
نوشته شده توسط : xc
 

سلام

 

.....

 

فقط همین

 

 

 

 

 

 

 

 



:: بازدید از این مطلب : 317
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : 20 آبان 1394 | نظرات ()
نوشته شده توسط : xc

 

 

 

تا تو نگاه می کنی کارمن آه کردن است


ای به فدای چشم تو این چه نگاه کردن است

 

شب همه بی تو کار من، شکوه به ماه کردن است


روز ستاره تا سحر، تیره به آه کردن است

 

متن خبر که یک قلم ،بی تو سیاه شد جهان


حاشیه رفتنم دگر ، نامه سیاه کردن است

 

چون تو نه در مقابلی، عکس تو پیش رو نهم


این هم از آب و آینه خواهش ماه کردن است

 

ای گل نازنین من، تا تو نگاه می کنی


لطف بهار عارفان، در تو نگاه کردن است

 

لیک چراغ ذوق هم اینهمه کشته داشتن


چشمه به گل گرفتن و ماه به چاه کردن است

 

من همه اشتباه خود جلوه دهم که آدمی


از دم مهد تا لحد، در اشتباه کردن است

 

غفلت کائنات را جنبش سایه ها همه


سجده به کاخ کبریا، خواه نخواه کردن است

 

از غم خود بپرس کو با دل ما چه می کند؟


این هم اگرچه شکوۀ شحنه به شاه کردن است

 

گاه به گاه پرسشی کن که زکات زندگی


پرسش حال دوستان گاه به گاه کردن است

 

بوسه تو به کام من، کوهنورد تشنه را


کوزۀ آب زندگی توشه راه کردن است

 

خود برسان به شهریار، ای که در این محیط غم


بی تو نفس کشیدنم، عمر تباه کردن است

 

******************************************

 

البته خدمتان عرض کنم که منظورم از

 

نگاه ، عکسهای زیر است و عکسهای

 

بالای صفحه فقط جهت تبلیغات و جذب 

 

بیننده درج شده است ...

 

موید و موفق باشید . . .

 

 

 

 

 



:: بازدید از این مطلب : 293
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : 20 آبان 1394 | نظرات ()
نوشته شده توسط : xc

دانه می چید کبوتر، به سرافشانی بید
لانه می ساخت پرستو، به تماشا خورشید
صبح از برج سپیداران می آمد باز
روز با شادی گنجشکان می شد آغاز
نغمه سازان سراپرده دستان و نوا
روی این سبزه گسترده سراپرده رها
دشت، همچون پر پروانه پر از نقش و نگار
پرزنان هر سو پروانه رنگین بهار

 

مهر، چون مادر می تابد سرشار از مهر
نور می بترد از آینه پاک سپهر
می تپد گرم، هم آواز زمان قلب زمین
موج موسیقی رویش! چه خوش افکنده طنین
ابر می آید سر تا پا ایثار و نثار
سینه ریزش را می بخشد بر شالیزار
رود می گرید تا سبزه بخندد شاداب
آب می خواهد جاری کند از چوب، گلاب
خاک می کوشد تا دانه نماید پرواز
باد می رقصد تا غنچه بخواند آواز
مرغ می خواند تا سنگ نباشد دلتنگ
مهر می خواهد تا لعل بسازد از سنگ
تاک صد بوسه ز خورشید رباید از دور
تا که صد خوشه چو خورشید برآرد انگور
سرو، نیلوفر نشکفته نوخاسته را
می دهد یاری کز شاخه بیاید بالا

 

سرخوشانند ستایشگر خورشید و زمین
همه مهر است و محبت نه جدال است و نه کین
اشک می جوشد در چشمه چشمم ناگاه
بغض می پیچد در سینه سوزانم، آه
پس چرا ما نتوانیم که این سان باشیم؟
به خود آییم و بخواهیم که : انسان باشیم

 

فریدون مشیری

 



:: بازدید از این مطلب : 259
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 20 آبان 1394 | نظرات ()
نوشته شده توسط : xc
 

 

سلام چند وقتیه حس نداشتم پست جدید بزارم

در کل شرمنده شما هام

 

بعدا جبران میکنم اگه عمری باشه . . .

 

 

 

 



:: بازدید از این مطلب : 284
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : 20 آبان 1394 | نظرات ()
نوشته شده توسط : xc
توی عروسی دیدین که آخر مراسم عروس دسته

 

گلش رو بین مجرد ها پرت میکنه 

 

 

چند سال پیش تو یه عروسی بودیم و بعد از این که

 

 

کلی شادی و حرکات متفرقه از خودمون در کردیم 

 

رسیدیم به آخر مراسم و عروس و داماد اومدند که

 

دسته گلشون رو پرت کنن

 

 

دخترای دم بخت با خوشحالی زایدالوصفی جلوی عروس

 

و داماد جمع شدند تا بلکه همای سعادت روی  

 

دوش شونبشینه و بتونن دسته گل رو ،رو هوا بقاپن

 

و بختشون باز بشه

 

 

من هم که اون صحنه ها رو میدیدم ،یهو مثل شیر

 

از جام پریدم

 

و با اعتماد بنفس خیلی بالا رفتم و وایسادم بینشون

 

عروس دسته گل رو پرتاب کرد به هوا

 

 دسته گل صاف اومد بالا سر من و من هم مثل پلنگ 

 

پریدم و بالاتر از همه اونو قاپیدم

 

 

در این لحظه بود که دم بختان فهمیدند که همای

 

سعادت روی شونشون نشسته و ری.....ده و کاری با 

 

بختشون نداشته

 

خب در این بین بود که گرداننده مجلس دست منو 

 

گرفت و اسممو پرسید و بعد از بگو و  بخند 

 

به مهمونا گفت که رسم  اینه که آقا پسری که گل 

 

رو گرفته باید دوباره گل بندازه و هر دختری که گرفت

 

اون دختر مال اون پسره!!!!!!!

 

 

همینکه این جمله رو گفت مثل اینکه به گلّه گوسفند ها

 

گرگ حمله کرده باشه، دخترایی که اون وسط بودند 

 

مثل بره شروع کردند به فرار کردن، یکی داشت

 

از رو صندلی ها میپرید و فرار میکرد ، یکی داشت از

 

درخت بالا میرفت ،یکی داشت از زیر میزها در میرفت،

 

یکی داشت تو استخر زیر آبی در میرفت و . . .

 

یک ثانیه طول نکشید که اون وسط خالی شد و

 

من موندم و دسته گل و آقای خواننده . . .

 

و اعتماد بنفس بالای من . . .

 

آخه عزیزان من نخواستم که بخورمتون کهههههه

 

 

در آخر من هم  با دسته گلم رفتم نشستم سر جام 

 

خب حالا چند سال از اون روزا میگذره و چند تا از اون 

 

بره ها که الان واسه خودشون گوسفندی شدن، از

 

راههای مختلف برام پیغام میفرستن که اون موقع غلط 

 

کردم و فرار کردم حالا اون دسته گل رو بده به من

 

من هم میگم . . .

 

 

من غلط بکنم چیزی بگم ، به جون "مخاطب خاص" اگه 

 

من به اونا  محل بزارم و پیاماشونو بخونم

 

"مخاطب خاص" تو خودتو ناراحت نکن همه چی حل

میشه

 

** البته قابل ذکر است که تو اون مراسم مخاطب خاص 

 

حضور نداشت وگرنه من خودم دو دستی دسته گل رو 

 

به ایشون تقدیم میکردم 

 

خخخخخخخخخخخخخ............



:: بازدید از این مطلب : 276
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 20 آبان 1394 | نظرات ()
نوشته شده توسط : xc
از عکس خوشم اومد

 

و خیلی همین طوری میزارم که شما هم ببینین

 

اسمشو میزارم " مخاطب خاص و مادرش"

 

 



:: بازدید از این مطلب : 243
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : 20 آبان 1394 | نظرات ()
نوشته شده توسط : xc
شانس ، تقدیر ، بخت ، اقبال و . . .

 

نمیدونم درباره کلمات بالا چی بگم

 

یه جایی به خواستت میرسی و فکر میکنی شانس آوردی !!؟

 

ولی بعد از مدتها متوجه میشی که

 

اصلا هم شانس نیاوردی و دقیقا خود بدبختی نصیبت شده!

 

 

و یه جایی هر کاری میکنی، هر تلاشی میکنی ،

 

به همه جا متوصل میشی که به یه چیز خاصی برسی

 

و یا اونو بدست بیاری

 

ولی موفق نمیشی . . .

 

فکر میکنی که بزرگترین بدبختی مال توئه

 

و بد شانس تر از تو کسی نیست . . .

 

بعد از سالها متوجه میشی که بزرگترین شانس زندگیت

 

همون چیزی بوده که میخاستی بدستش بیاری و نتونستی

 

یعنی خوش شانس بودی که اون چیز خاص رو از دست دادی 

 

 

مثلا با سعید PES بازی میکنم سعید اولش یک گل به من میزنه

 

و فکر میکنه که امروز ،روز شانسشه و هی میتونه به من گل بزنه

 

ولی اشتباه فکر میکنه و اون یک گل رو من بهش زنگ تفریح داده بودم

 

و  یهو من شروع میکنم به گل زنی و 10 تا میزنم ،نتیجه میشه:

 

-  10

پس سعید فکر میکرده که شانس آورده در حالی که اونطوری نبود

 

 

خب از مثالمون بگذریم  و به ادامه مطلب بپردازیم . . .

 

البته همیشه اینطوری نیست ها . . .

 

یه دورانی برات پیش میاد که هی شانس در خونه تو رو میزنه و تو در رو 

 

باز نمیکنی؟!!! از فرصت های پیش اومده استفاده نمیکنی

 

 فکر میکنی فرصتهای بهتری در آینده  برات اتفاق میوفته بهمین خاطر

 

از فرصت بدست اومده استفاده نمیکنی !!

 

و یا  سطح درک و آگاهی و شعور و علم تو به حدی نرسیده که بتونی 

 

فرصتهای طلایی رو بشناسی، بهمین خاطر از دستشون میدی !!!!

 

و افسوس زمانی که تجربه کافی رو بدست میاری

 

دیگه از اون فرصتهای طلایی خبری نیست . . . 

 

 

گاهی گمان نمی کنی و می شود


گاهی نمی شود که نمی شود


گاهی هزار دوره دعا بی اجابت است


گاهی نگفته قرعه به نام تو می شود


گاهی گدای گدایی و بخت با تو نیست


گاهی تمام شهر گدای تو می شود

 

 

 

به عنوان مثال ، مثلا یک نفر باشه که اسمش 

 

"مخاطب خاص" باشه و "من" شانس او تو زندگی باشم

 

شما ها بگید اون اگه منو از دست بده چی میشه؟

 

بعدها بخاطر از دست دادن من

 

چه غصه ها که نمیخوره؟!!!

 

پس مخاطب خاص  قدر شانست رو بدون . . .

 

خخخخخخخخخ...

 

 

با همه ی اینها باید امیدمون به خدا ی مهربان باشه

 

و نا امید نشیم 

 

 چون نا امیدی از درگاه خدا . . .

 

 

 

 

و نا امیدانه تسلیم قضا و قدر و تقدیر نشویم  

 

چون انسانیم و ناقص . . .

 

 

از خدا پرسیدم: 

 

 

اگر در سرنوشت ما همه چیز را از قبل نوشته ای،پس آرزو کردن چه سودی دارد؟ 

 

 

خداوند خندید و گفت: 

 

 

 

  شاید در سرنوشتت نوشته باشم:

 

 

هر چه آرزو کرد

 



:: بازدید از این مطلب : 300
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : 20 آبان 1394 | نظرات ()
نوشته شده توسط : xc
 

 

سلام

 

چند وقتی من نیستم یا که شما نیستین

 

یا که کلا همه با هم نیستیم؟؟؟؟؟

 

اگه شما بخاین از کسی (مخاطب خاص) یه چیزی 

 

بخاین یا که یه چیزی رو بهش بگین ولی نتونین 

 

چیکار میکنین؟

 

این طوری خوبه، مثل آدم بهش بگین ،رو در رو؟

 

یا بدونین که اون به این وبلاگ سر میزنه ، بهمین

 

خاطر حرفتون رو اینجا بهش بگین . . .

 

 

 

درسته که  اون نمیدونه من منظورم اونه و ممکنه

 

در وبلاگ متوجه حرفم نشه

 

ولی از قدیم گفتن "دل به دل راه داره" شاید خودش

متوجه شد ،شایدددد.......

 

آخه چطوری بگم . . .

 

میخام طوری بگم عشقولانه باشه . . .

 

یا اینکه دل به دریا بزنین و به طور انتحاری عمل کنین . . 

 

 

فقط مشکل من اینه که چیزی رو که من میخام بگم

 

خودم میدونم ولی اون نمیدونه و من رو هم نمیبینه

 

 و من هم نمیتونم رو در رو ببینمش و از اونجایی که

 

شنیدم اون خیلی مثبته +++++++++. . .

 

میترسم تا بخام یه راهی پیدا کنم مطلبو بهش بگم

 

یهو جیغ بزنهههههه مامااااااااااااااااااااااامان

 

و فرداش باباش با بیل و سوار بر دو چرخه

 

و مامانش با بیل و ملاغه و چادر به کمر بیان  

 

   دم در خونمون و   منو . . . 

 

 

 

واللا نمیدونم مردم چرا اینطور میکنن !!!

 

هنوز چیزی نگفتم با بیل به جون آدم میوفتن . . .

 

اصلا نخاستم . . .

 

مگه تنم میخاره . . .

 

باباش ببره مخاطب خاصو ترشی بندازه . . .

 

 

 

 

واللللا . . .

 

میرم میشنم با سعیییید PES 2014 میزنم 

 

و 10 تا گل هم بهش میزنم و هِر هِر به ریشش میخندم

 

و از دلخوشی لبریز میشم

 

حالا چه کاری خودمو به دردسر بندازم . . .

 

 

 

 

 

 

 

خوب شد که زود متوجه شدم وگرنه اون همه کتک 

 

خوردن ارزششو نداشت . . .

 

حالا داریم راحت زندگیمونو میکنیم . . .

 

کلا اینا رو همین طوری گفتم ، یهو مخاطب خاص 

 

بهت بر نخوره ه ه ه ه ه ه. . .

 

خخخخخخخخخخخخخخ. . . 



:: بازدید از این مطلب : 307
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 20 آبان 1394 | نظرات ()

تبادل لینک center>

قالب وبلاگ